سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیتیشن2

.

 

 

 

یک موزیک آرام ترجیحا موزیکهای مخصوص مدی تیشن

 

هر موزیک آرامی که به شما احساس آرامش می دهد برای مدی تیشن عالی است. شما می توانید از موزیکهای مخصوص که همراه با صدای پرندگان و باران و دریا و... است و در بازار یافت می شود برای اینکار استفاده نمایید. یا موزیک های کلاسیک ماند موزیکهای موتزارت یا ...

 

 

 

 

 

 

شی یا موضوعی برای معطوف کردن توجه به آن و غور و بررسی

 

توجه:

یکی از مسائل مهمی که ما می خواهیم در مدی تیشن به آن برسیم این است که فکر خود را از مشغله و انواع افکاری که در طول روز ما را به خود مشغول نموده، رها نموده و به ذهن خود آرامش و استراحت دهیم.

که البته این کار آسان نیست. فکر کردن امری است طبیعی اما فقط کافی است که شما روی افکاری که وارد ذهنتان می شود زوم نکرده و براحتی و به آرامی آنرا از ذهنتان بیرون کنید.

نه با آن بجنگید نه برای آن دلیل و برهان بیاورید نه به تفسیر و توضیح آن بپردازید.

به آرامی فکر را از ذهنتان خارج کرده و مجددا تمرکز خود را به مدی تیشن برگردانید.

 

 

                

قبل از شروع مدی تیشن ، می توانید،‌عودی را که بوی آن را دوست دارید روشن کنید، یا از شمع های عطرآگین با بویی که آنرا می پسندید استفاده کنید تا فضای اطرافتان را عطرآگین نموده و سطح انرژی مثبت اطرافتان را بالا ببرید. بوی خوش و موزیکی که به شما آرامش می دهد به تمرکز بیشتر شما کمک خواهد کرد.

 

 

می توانید مدی تیشن را با چشمان بسته انجام دهید. یا با چشمان باز.

 

با چشمان باز می توانید از یک شمع روشن در مقابل خود استفاده نمائید و با تمرکز بر روی شعله آن، سعی کنید فقط به شعله نگاه کنید. به نور شمع و هاله دور آن توجه کنید و سعی کنید کمتر پلک بزنید و اگر افکار آمدند ، آرام آنها را از ذهنتان خارج کنید و مجددا تمرکز خود را به نور شمع دهید. اگر متوجه شدید فکری ذهنتان را مشغول کرده وشما توجه تان از شمع خارج شده، به آرامی فکر را رها و رد کنید و دوباره توجه خود را به نور شمع برگردانید.

                             

با چشمان بسته

به محض اینکه شما چشمان خود را بستید در محل چشم سوم یا چاکرای شماره 6 قرار دارید. چاکرا یا چرخه انرژی که محل آن بین دو ابرو قرار دارد و مرکز روشن بینی و روشن ضمیری است و ما تله پاتی و ارسال افکار خود به دیگران و حس ششم خود را مدیون این چاکرا می باشیم.

پس آرام چشمان خود را ببندید و تنفس شکمی انجام دهید.

 

 

1-   با بینی ، یک دم عمیق شکمی انجام دهید

2-   چند لحظه نفس را نگه دارید

3-   سپس با دهان و با کمک شکم ، تمام نفس را به بیرون برگردانید

سعی کنید زمان دم و نگه داشتن هوا و بازدم باهم مساوی باشد به طور مثال:

اگر دم شما 4 ثانیه طول می کشد . هوا را 4 ثانیه در درون ریه خودنگه دارید و بعد با یک بازدم 4 ثانیه این هوا را به بیرون برگردانید.

چند با این عمل را انجام دهید. تا به یک احساس آرامش دست یابید.

 

 

 

شما در حال مدی تیشن هستید به موزیک گوش دهید و اگر فکری به ذهنتان خطور کرد به آرامی آنرا از خود دور کنید و دوباره توجه خود را به مدی تیشن و شنیدن صدای موزیک برگردانید.

                             

این حالت را می توانید تا 20 دقیقه حفظ کنید.

بعد از 20 دقیقه برای خارج شدن از مدی تیشن: چند تنفس شکمی انجام دهید و تمرکز خود را به محیطی که در آن نشسته اید برگردانید و حضور در جایی که نشسته اید حس کنید، توجه خود را به تنفس شکمی خود دهید و بعد از چند تنفس به آرامی چشمان خود را باز کنید.

 

نکته:مدی تیشن را می توانید روزی یکبار انجام دهید و سعی کنید زمان انجام آن بیشتر از 20 دقیقه نشود.

امیدوارم موفق باشید    خداداد


مدیتیشن1


مدی تیشن

ارکان اساسی و اصلی برای مراقبه ومکاشفه سنتی

 

برای سنتی ترین روش ذهن ورزی و مراقبه، ارکان اصلی به شرح زیر، وجود دارند:

 

1-                              مکانی آرام، خلوت و ساکت برای مراقبه

2-                              حالت و وضع بدن به شکلی راحت، بی حرکت و در حال تعادل

3-                              یک موزیک آرام ترجیحا موزیکهای مخصوص مدی تیشن (موزیک همراه باصدای پرندگان، باران)

4-                              تنفس صحیح شکمی

5-                              شی یا موضوعی برای معطوف کردن توجه به آن و غور و بررسی

 

 

مکانی آرام، خلوت و ساکت:

بهترین مکان برای مراقبه، جایی است که بتوانید به راحتی در آن بنشینید یا دراز بکشید تا عضلات و ماهیچه های بدن، کم کم و به تدریج شل شوند. مکانی که کمترین عوامل برای پرت شدن حواس در آن وجود دارند.

بعد از مدتی و کمی تمرین قادر خواهید بود که در مکانهای شلوغتر هم به راحتی مراقبه کنید. مثلا در اتوبوس، قطار، مطب پزشکان و غیره

 

حالت بدن به شکلی راحت، بی حرکت و در حال تعادل

اتخاذ یک حالت بدن خاص و ویژه، محور اصلی اکثر تکنیک های مراقبه بوده است. حالت بدن در تکنیک ؛ ذن ؛ خیلی مهم و با اهمیت تلقی می شود. یکی از ویژگی ها و خصوصیات پیشنهادی در حالتهای صحیح مراقبه در بسیاری از سنتها آن است که ستون فقرات صاف و راست نگه داشته شود. ممکن است برخی از افراد که دچار مشکلات جسمانی هستند،ابتدا در هنگام اتخاذ چنین حالتهایی، احساس ناراحتی پیدا کنند. ستون فقرات به شکل یک خط صاف در می آید و وزن بدن در قالبی متعادل که در آن ثقل و وزن نه کشیدگی و فشار عظلانی و ماهیچه ای، عامل موثر اصلی محسوب می شود، در اطراف آن به حالت متعادل در می آید.

گر چه به طور قطعی ثابت نشده است، اما امکان دارد که این تغییر جهت و تنظیم مجدد خاص روی حالت و وضع ذهن و روان تاثیر بگذارد. یک حالت نشسته برای مراقبه بهتر از دراز کشیدن است.

به این دلیل که دراز کشیدن حالت عادی و طبیعی خوابیدن است و مراقبه به حالت دراز کش ممکن است به راحتی به خواب منجر شود. اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که در خلال روز به راحتی خوابتان نمی برد، می توانید مراقبه را به شکلی نیمه لم داده یا دراز کش روی یک کاناپه یا صندلی راحتی بزرگ در حالی انجام دهید که کمرتان روی قسمت تکیه گاه آن قرار دارد و صاف است و سرتان به سمت عقب متمایل است.

اگر چه در حالتهای مراقبه سنتی، کمر در حالت عادی صاف و راست نگه داشته می شود، ولی نه خیلی شق و رق و قائم. این حالت به حالت راحت، بی حرکت و متعادل موسوم است. حالت و وضع صحیح و مناسب برای مراقبه را می توان به عنوان حالتی راحت شرح داد:

هوشیا و آگاه و در عین حال آرام و راحت.

حالت راحت، بی حرکت و متعادل، وضعیت مناسب و صحیح هوشیاری و خودآگاهی و تمرکز حواس و توجه را برای دستیابی به مراقبه ای موفقیت آمیز، بهبود می بخشد.

در شرق حالتهای چهار زانو، با سری بالا گرفته و کمر در خطی قائم قرار گرفته برای مراقبه مطلوب و ایده آل در نظر گرفته میشود. در وضعیت لوتوس یعنی پاها به حالت چهار زانو قرار می گیرند و کف پا روی ران گذاشته می شود. و این احساس خوبی برای وضعیت راحت و متعادل نشستن را برای مراقبه به شخص منتقل می کند. این حالتها ممکن است در آغاز برای کسانی که با آن آشنایی ندارند کمی سخت و دردناک باشد.

می توانید پاهای خود را به راحتی روی زمین قرار دهید. یا به حالت نشسته روی صندلی و دستانتان را به شکلی که می بینید نگه دارید و دو انگشت وسط دو دست را به آرامی به یکدیگر فشار دهید و بر روی فشار دو انگشت تمرکز کنید.

 

اما حالتهای دیگری نیز هست، شما روی یک صندلی راحت بنشینید به طوری که کف پایتان براحتی روی زمین قرار گرفته باشد دستانتان روی زانو یا دسته صندلی قرار بگیرد.

 

 

می توانید شکل دیگری از نشستن را انتخاب کنید . یکی از این اشکال یا ترکیبی از آنها. مهم آنست که شما راحت باشید.

 

 

 

در این حالت نوک انگشت شست و انگشت اشاره به یکدیگر متصلند. و شما می توانید این دو انگشت را به آرامی به هم فشار داده و روی فشار دوانگشت توجه کنید.

 

 

ساختمان دستگاه تنفس واهمیت تنفس شکمی

 

در آغاز مدی تیشن و در طول آن باید به طور صحیح تنفس کنیم . و طرز تنفس صحیح ، تنفس شکمی است، که در زیر به طور کامل آنرا توضیح داده ایم.

دستگاه تنفس از چند قسمت تشکیل شده است. ریه ها بخش اصلی دستگاه تنفس هستند. ریه‌ها در دو سمت سینه واقع شده‌اند و قلب و عروق بزرگ و مری آنها را از هم جدا می‌کنند. یکی دیگر از بخش‌های مهم دستگاه تنفس دیافراگم است. د یافراگم در تنفس نقش اساسی دارد و در قاعده شش‌ ها  قرارگرفته است. د یافراگم در واقع پرده عضلانی است که حفره شکمی را از حفره سینه جدا می‌کند. کار دیافراگم  ایجاد فشار منفی برای کشیدن هوا به داخل ریه‌ها است. بدنبال انقباض دیافراگم یک خلاء نسبی در قفسه سینه ایجاد شده و این امر خود باعث اتساع ریه‌ها می‌شود. در این بین عضلات بین دنده‌ای با انقباض خود موجب اتساع قفسه سینه و کمک برای ورود هوا می‌شوند. نتیجه این روند، مکش هوا به درون ریه‌ها است.

بایستی توجه داشت قفسه سینه یک شبکه اسکلتی است. بنابراین دارای ظرفیت محدودی از نظرقدرت اتساع است. در یک تنفس درست دیافراگم مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کند. بنابراین کنترل دیافراگم اولین قدم در تمرین‌های تنفسی است. وقتی دیافراگم در حالت استراحت قرار می‌‌گیرد، ریه‌ها جمع شده و هوا تخلیه می‌شود. تمرین ساده تنفس عمیق با حرکات دیافراگم ، بنیاد علم تنفس  یا پرانایاما است.

آنچه در یک تنفس درست اهمیت دارد حرکت شکم و دیافراگم است. در واقع تنفس درست با بیرون دادن شکم شروع می شود. وقتی شکم به سوی بیرون حرکت کرد، احشاء محوطه شکمی نیز به سوی بیرون حرکت می کنند. در این حالت دیافراگم می تواند به راحتی به سوی پایین حرکت کند و هوا را به داخل ریه ها بکشاند. بعد از باز شدن شکم، قفسه سینه نیز باز شده و چرخه تنفس کامل می شود. در هنگام بازدم نیز مجددا شکم به داخل جمع میشود و به هل دادن دیافراگم به سوی بالا هوا را خارج می کند. به اشکال زیر دقت کنید. حرکت دیافراگم و انقباض و انبساط ریه بخوبی در این شکل نشان داده شده است.

دیافراگم و ریه ها در حالت دم و بازدم. راست حالت دم و چپ حالت بازدم را نشان می دهد. به حرکت دیافراگم دقت کنید.

 

  در حالت عادی، با هربار تنفس، مقدار 500 سی‌سی هوا وارد ریه‌ها می‌شود و بعد از تبادل اکسیژن و دی‌اکسیدکربن از ریه‌ها خارج می‌شود. با افزایش عمق تنفس می‌توان مقدار این هوا را به میزان زیادی افزایش داد. با این تمرینات می توان این مقدار هوا را به 2500 سی‌سی در هربار تنفس برسانید. بنابراین یکی از اولین اثرات این تمرین ورود هوای بیشتر به ریه‌ها و امکان تنفس بهتر و عمیق‌تر است. مهمتر اینکه با ورود هوای بیشتر به درون ریه‌ها، مقدار انرژی حیاتی زیادتری وارد بدن می‌شود و سطح آگاهی و انرژی تا حد بسیار زیادی تغییر می‌کند. این امر بعد از تمرینات بسیار محسوس است.

 

 

 

یک موزیک آرام ترجیحا موزیکهای مخصوص مدی تیشن

 

هر موزیک آرامی که به شما احساس آرامش می دهد برای مدی تیشن عالی است. شما می توانید از موزیکهای مخصوص که همراه با صدای پرندگان و باران و دریا و... است و در بازار یافت می شود برای اینکار استفاده نمایید. یا موزیک های کلاسیک ماند موزیکهای موتزارت یا ...

 

 


هیبنوتیزم

فراگیری هیپنوتیزم و درک صحیح اموزشهای آن و کسب مهارت در این علم به مطالعه ، تحقیق و تمرین جدی نیاز دارد . اما سوالی که همواره مطرح می شود اینست که آیا فراگیری این علم به نیروی ویژه ای بستگی دارد که هیپنوتیزور اگر واجد این نیرو نباشد ، انجام هیپنوتیزم امکان پذیر نیست ؟

در پاسخ می توان گفت ، نیرو به آن مفهومی که پیروان معمر معتقد بودند نخیر ، اما از سوی دیگر هیپنوتیزم علمی است که اجرای فنون آن به مهارت هنرمندانه ای نیاز دارد . هیپنوتیزور با ظرافت ، موقعیت سنجی و تیزبینی ، تکنیکهای موجود را متناسب با شرایطی که خود و سوژه در آن قرار دارند ، اقدام نماید و از سحر کلام برای تغییر وضعیت روانی سوژه بهره گیرد . طبعاً مدیریت این شرایط علاوه بر علاقه و مهارت به توانایی فردی ویژه ای نیاز دارد که مسلما بسیاری از انسانها از آن برخوردارند اما تجلی آن به کشف این توانمندی و تمرین و بهسازی آن بستگی دارد . برای شروع می پردازیم به تعاریف و مفاهیم اولیه :

هیپنوتیزم چیست ؟ هیپنوتیزم یک تغییر گورای روانیست که با تغییر در درک ، تصویرسازی ، تلقین پذیری و تمرکز همراه است و سوژه درجاتی از انفکاک یا جدا شدن را تجبه می کند .

هیپنوتیزم یک حالت مصنوعی اقایی نیست بلکه یک تجربه طبیعی ذهن می باشد و انسان مکررا در حال تجربه آن میباشد . اریکسون ، روانپزشک و هیپنوتیزور نامدار می گوید پذیرش هر آگهی بازرگانی ، تجربه موفقیت |آمیز یک هیپنوتیزم می باشد بدین ترتیب می بینیم که هیپنوتیزم با زندگی عادی ما در آمیخته است . وقتی که در آرامش و وانهادگی ، در رویایی غرق می شوید ، وقتی آنچنان به یاد خاطره ای می افتید که بی اختیار به خنده می آیید ، هنگامی که یاد واقعه ای قدیمی بی اختیار اشک در چشمانتان می آورد ، همه تجربه حالات هیپنوتیزم به طور معمول می باشد. و نکته مهم دیگر اینکه برای تجربه و استقرار هیپنوتیزم لزوما نبایستی تمام پرامترهای فوق الذکر در شخص مستقر شود بلکه وقتی فرد در لحظه ای به تمرکز ویژه ای می رسد ، در آن لحظه هیپنوتیزم رخ داده است و بسیاری از حالات اینچنینی که می توانید تصویر نمایید همه و همه بیانگر طبیعی بودن این تجربه می باشد . حال در علم هیپنوتیزم ، شخصی که مبادرت به انجام هیپنوتیزم می نماید یا به اصطلاح هیپنوتیزور یا هیپنوتیست ، می تواند در یک فرد یا افراد مشخص که سوژه نامیده می شوند در این حالت خاص ذهنی را مستقر نماید معمولا هیپنوتیزمهای خود بخودی سطحی تر بوده و هیپنوتیزمهای کلاسیک عمق بیشتری داشته و با تجربیات خاص شناخته شده در حالت هیپنوتیزم همراهند .

آیا همه افراد هیپنوتیزم می شوند؟

پاسخ کلی مثبت است یعنی اگر قرار باشد یک فرد را هیپنوتیزم کنند بالاخره می توان وی را با یک تکنیک خاص به خلسه فرو برد ، اگرچه ممکن است این امر وقت زیادی بگیرد و تکنیکهای متعددی را مجبور باشیم پیاده کنیم . در واقع به لحاظ تئوری همه انسانها می توانند خلسه هیپنوتیزم را تجربه کنند . اما به لحاظ عملی انسانها ابه چهار دسته کلی تقسیم می شوند :

 

1 – 5 % تا 10 % افراد جامعه را می توان هیپنوتیزم کرد

2 – 30 % تا 35 % فقط خلسه سبکی را تجربهمی کنند

3 _ حدود 30% تا 35% می توانند خلسه متوسطی را تجربه کنند

4 – گروهی که 20 % تا 25% افراد جامعه را تشکیل داده و می توانند خلسه های عمیقی را تجربه کنند

البته به شرایط فرهنگی جامعه عادات خاص مردمان و ... می توان انتظار داشت که فراوانی هر دسته کمی فرق می کند .

چه کسانی را می توان راحتتر هیپنوتیزم کرد ؟

 افراد و گروههای زیر معمولا می توانند سریعتر و عمیقتر به خلسه روند :

الف : نوجوانان و جوانان نسبت به کودکان کم سن و افراد مسن

ب : خانمها نسبت به آقایان راحتتر هیپنوتیزم می شوند

ج : افرادی که تصویرسازی خوبی دارند و راحتتر رویا پردازی می کنند ، از همین رو با زیگران ، هنرمندان ، کسانی که شعر می گویند ، با موسیقی سروکار دارند و نقاشی می کشند و .... افراد مناسبی برای تجربه هیپنوتیزمند.

د : اشخاصی که کارهای ریتمیک می کنند و به لحاظ شغلی وظیفه انجام عملی مشخص را دارند

هـ : افراد باهوش و باقدرت خلاقه و تصویرسازی بالا از یک سو و از طرف دیگر افرادی که ساده دل بوده و تلقین پذیری بالایی دارند ، در واقع افراد دو سر طیف جامعه هیپنوتیزم پذیری بالایی دارند .

و : افرادی که شخصیت وابسته یا دارند و اشخاصی که تحت تربیت آمرانه رشد کرده اند

ز : اشخاصی که ورزشهای رزمی می کنند

چه کسانی سخت هیپنوتیزم می شوند ؟

الف : افرادی که بدبینند و افرادی که توانایی تصویرسازی پایینی دارند . اشخاص وسواسی که به جزئیات توجه می کنند .

ب : افرادی که عادت کرده اند برای هرپدیده و موضوعی دلیلی واضح داشته باشند ، نظامیان رده بالا شطرنج بازان ، هیپنوتیزورها ، اشخاص مسن ، افرادی که هیپنوتیزور را از کودکی دیده اند و نمی توانند تصور کنند که تحت کنترل و تسلط همان طفل کوچک قبل و هیپنوتیزور فعلی درآیند مثل پدر و هیپنوتیزور عمو و دایی و ... ااختلاف سنی زیادی دارند .

ج : افرادی که بهره هوشی پایینی دارند افرادی که تختلالات روانی دارند که مانع تمرکز در آنها می شود مثل افراد مضطرب و ... که البته در این افراد با رفع حالات زمینه ای می توان شرایط را عوض کرد و فلسفه خوبی در آنها برقرار کرد .

د : چگونه می توان میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد را برآورد کرد ؟ با ارزیابی کلی شرایط عمومی یک سوژه به لحاظ جنس ، سن ، هوش ، شغل و ... می توان یک برآورد کلی به عمل آورد ولی تمام این مورد توضیح داده شده نسبی بوده و ممکن است یک فرد علی رغم شرایطی که دارد، بر خلاف انتظار پاسخ متضادی به تکنیکهای هیپنوتیزم بدهد .

برای دستیابی به پاسخ سوال ، باید هیپنوتیزم را عملا پیاده کرد . عمیقترین خلسه ای که فرد پس از چهار تا پنج بار تجربه هیپنوتیزم به آن دست می یابد میزان هیپنوتیزم پذیری آن شخص می باشد . که معمولا یک صفت ثابت بوده و تا در سوژه تغییرات خاص جسمی یا روانی رخ ندهد این صفت تغییر بخصوصی نمی کند . در اینجا دو موضوع دیگر هم هستند که قابل توجه می باشد . یکی تستهای هیپنوتیزی که در واقع تکنیکهای کوتاه هیپنوتیزم هستند که میزان پاسخ دهی فرد به آن معمولا میزان هیپنوتیزم پذیری وی را نشان می دهد ، البته بیشتر سرعت هیپنوتیزم پذیری را نشان می دهد نه عمق آن را ولی این دو موضوع معمولا توامان هستند یعنی کسانی که سریعتر هیپنوتیزم می شوند معمولا عمیقتر به خلسه در هیپنوتیزم فرو می روند . دیگر اینکه یک پرسشنامه ده سوالی وجود دارد که در کتاب روانپزشکی هم مورد بحث و توضیح قرار گرفته است ، این پرسشنامه بعدا توضیح داده خواهد شد . در اینجا به این بسنده می شود که این پرسشنامه هم روش عملی خوبی برای میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد می باشد ولی همانطور که استحضار پیدا کرده اید اینها همه برای پیش بینی و ارزیابی کلی مناسبند و گرنه برای تشخیص قطعی میزان هیپنوتیزم پذیری یک فرد باید آن شخص چهار تا پنج بار مورد هیپنوتیزم قرار گرفته و عمیقترین خلسه ای


لباس وخط


گزارش چاپ شده از روند استقبال از کونگ‌فوتوآ در ایران در مجله دنیای ورزش، سال ????

در اصل لباس کونگ‌فو توآ، تفاوت ساختاری خاصی با لباس کونگ‌فو ندارد ولی در مجموع لباسی که دراین هنر به‌کار می‌رود از شرایط خاصی برخوردار است. از استحکام و دوام زیادی برخوردار بوده و تامین کننده میدان حرکتی دست، پا وتنه می‌باشد.

پیراهن ساده ومعمولی که تمام قسمت‌های بدن را می پوشاندواز هدر رفتن انرژی بدن جلوگیری می‌کند، معمولاً از جنس نخی و الیاف طبیعی است تا عرق بدن را جذب کند. کمرشلوار کونگ‌فو چنان طراحی شده که مهره‌های قوس کمری ستون مهره را محافظت می‌کند (درهنگام وارد شدن نیرو و فشارهای زیاد از لغزیدن مهره‌ها به روی هم وآسیب دیده گی آنها جلوگیری می‌کند) ودرقسمت مچ پا نیز شلوار کونگ‌فو عضلات و زردپی‌های مچ پا رامحکم نگه می‌دارد واز آسیب دیدگی آنها جلوگیری می‌کند.

 

[ویرایش] رنگ لباس

لباس کونگ‌فو سیاه رنگ می‌باشد.

از نظر علمی رنگ سیاه انرژی را در خود جذب کرده و ازهدررفتن انرژی جلوگیری می‌کند. درکونگ‌فو سیاهی رنگ مقدسی می‌باشد؛ بدین منظور که رنگ سیاه درمقابل رنگ‌های دیگر مقاومت می‌کند ونفوذ هرگونه رنگ درآن بی‌اثر است. از نظر علمی رنگ سیاه نمی گذارد انرژی بدن که در اثر سوخت وساز تولید می‌شود از دست برود و آن را در خود نگه می‌دارد واز پیری زودرس و خستگی و کوفتگی عضلات جلوگیری می‌کند.[??]


[ویرایش] شال‌بند

[ویرایش] شالبند سفید

اولین شال کونگ فو توآ شال سفید به نشانه آمادگی و ورود به معبد انشاء برای خودسازی؛

[ویرایش] شالبند سبز

دومین شال کونگ فو توآ شال سبز یا روییدن در فضای فیزیکی؛

[ویرایش] شالبند قهوه‌ای

سومین شال کونگ فو توآ شال قهوه ای یعنی سوختن در ورای نیروهای فیزیکی و رویایی در میدان‌های مبارزه؛

[ویرایش] شالبند مشکی

چهارمین شال کونگ فو توآ شال مشکی یعنی عبور از مرز تاریکی‌ها و ابداع و تکامل تکنیک‌های کونگ فو توآ.

[ویرایش] شالبند سرخ =

[??]

[ویرایش] خط‌ها

[ویرایش] خط یک ( آناتوآ )

آناتوآ با 515 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی و خاصیت‌های موجی بر اسرار هندسی و خلاف حرکت بدنی در مسیر عالم ذرات است.

[ویرایش] خط دو ( آتادو )

آتادو با 317 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی و خاصیت‌های خلاف موجی به منظور برگردان عالم ذرات و اندیشه حیات است.

[ویرایش] خط سه ( سوتو )

به معنای مرز دانایی و خروج از دایره خام عقلی و انهدام ترس از زندگی به معنای تو و من و طبیعت مربوط به من و توست. مجموعه ای ار 873 تکنبک تکیب و عکس العمل ساری است.

[ویرایش] خط چهار ( سامسامائه )

سامسامائه اوج قدرت فیزیکی تن در محور هندسی با 4179 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی با رسیدگی تن و روان می‌باشد.

[ویرایش] خط پنج ( مایانا )

به معنای انهدام اختلالات و نابود کردن ناهنجاری‌ها و مبارزه? انسان در مرز آشکار و پنهان به درک اندیشه هاست.

[ویرایش] خط شش ( کوانه و وست مایانا )

به معنای صفوف نامناسب انسانی، ناهنجاری‌های روانی، عدم آشنایی بر پزشکی و ترسان از ورود به جهان تفکر آمیز و فلسفه‌گرایی و مجبور کردن انسان به درک آشکار عالم پنهانی که این نیرو تکی بر هدف مایگاه توآ سروده دانایی است.

[ویرایش] خط هفت ( وای ما با تو یا پنجه? مرگ )

این معنا در کونگ‌فو توآ از هفت مایگاه نیایش به سازندگان اندیشه و داوری انسان‌ها به شناخت و بررسی‌ها و ایجاد انسان به بینش‌ها و دانش‌ها و ترکیب هاست؛ با 3301 تکنیک، ترکیب و عکس‌العمل‌سازی. پنجه? مرگ ساخته? پروفسور ابراهیم میرزایی، اوج خشونت انسان و فریاد و طغیان انسان بر ستمگری‌هاست.[??]